۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

تئوری کمپوزیسیون معاصر


تئوری کمپوزیسیون معاصر 
پس ازچندسال، تلاش های مسعود ابراهیمی،مترجم پرکار و مصمم کتابهای تخصصی موسیقی(از متن روسی)به بار نشست واثر وزین ودرخشان "تئوری کمپوزیسیون معاصر"منتشر شد.کتاب حاوی مطالبی ارزشمند ومرجعی معتبر برای دانشجویان، هنراموزان وعلاقمندان ج
دی موسیقی است.
در پیش گفتار کتاب آمده: این کتاب شامل مجموعه ای ازمهمترین موضوعات تئوری کمپوزیسیون معاصراست که در آن تمامی ابعاد اساسی موسیقایی و تئوریک مورد بررسی قرار می گیرد. کتاب یاد شده یک منبع آموزشی معتبر و سیستماتیک است به همین دلیل ، تشریح نظریه های علمی بسیار خطیر و مهم در این کتاب بررسی شده.موضوع اصلی کتاب موسیقی نیمه دوم قرن بیستم است بویژه موسیقی معاصر که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته و بیشتر سوال انگیز است.به همین دلیل در این کتاب نه تنها موضوعات تئوری موسیقایی مانند ژانر و فرم و هارمونی وپلی فونی و ریتم ونتاسیون ، بلکه مسایل تاریخی موسیقی ، کرونولوژی(1) قرن بیستم و زیبا شناسی آن بررسی گردیده است.صرفا با این متدلوزی می توان مبانی پیچیده و بغرنج موسیقی معاصر را معرفی کرد و فراگرفت.هدف اصلی کتاب تشریح و حل سلسله مسایل نوین در موسیقی جدیدتر قرن های بیستم و بیست و یکم است.این هدف با شرح مختصر تاریخی پیرامون آهنگسازان یا بررسی جداگانه آثار حاصل نمی شود بلکه نیازمند بررسی عمیق مسایلی است که آهنگسازی موسیقی معاصر را به ما معرفی می کند. به منظورتبیین نکات تئوریک کتاب،نمونه هایی انتخاب شده که درگذرزمان تاحدودی آبدیده شده اند.کتاب در دپارتمان تئوری موسیقی کنسرواتوار دولتی موسیقی مسکو توسط متخصصین برجسته درحوزه موسیقی معاصر تهیه شده است.اکثر این متخصصین دارای تالیفات گوناگون در حوزه های تئوریک و همچنین آثار تحقیقی در باره آهنگسازان برجسته قرن بیستم هستند . به این ترتیب نتیجه پژوهش های چندین ساله موسیقی شناسان نسل های مختلف در این کتاب جمع آوری شده اند. وبه پژوهشگر برجسته موسیقی خولوپف(2)اهداشده است.کتاب اشاره ای دارد به گاه نگاری (کرونولوژی) موسیقی قرن بیستم و اینکه هنوز آن فاصله تاریخی مورد نیاز برای درک طبیعی میراث این قرن(به عنوان میراث گذشته)فراهم نشده و فرهنگ موسیقایی آن تازه در حال نمایان شدن است.ما هنوز قرن بیستم را به عنوان محیط معنوی زندگی خود احساس میکنیم،به لحاظ روان شناختی به آن وابستهایم وبه ناچار قضاوت های ما دستخوش ذهنیتگرایی خواهد بود.دیگر آنکه فشردگی رویداد ها در فرهنگ موسیقایی قرن بیستم در اصطلاحات آن انعکاس یافته بگونه ای که اصطلاح موسیقی نو نتوانست در قرن بیستم نفس تازه کند و برای اولین بار در تاریخ نیاز به اصطلاح "موسیقی نوتر" به وجود آمد که وظیفه ی مرزبندی نوآوری های کیفی متفاوت دو موج آوانگارداروپایی(قبل و بعد از جنگ) را به عهده دارد.نویسنده همچنین اشاره ای دارد به چند مرکزی بودن و حتی موزاییکی بودن تصویر میراث موسیقی قرن بیستم.
کتاب مشتمل بر سه بخش وحاوی بیست فصل ودر650صفحه و شمارگان 550نسخه و بها590000ریال توسط نشر هم آواز عرضه شده است.ضمنایک قطعه لوح فشرده حاوی آثار شنیداری(بررسی شده درکتاب) که با همت مترجم گردآوری شده ، به همراه کتاب عرضه می شود.
در پایان تبریکی به اهالی موسیقی و دست مریزادی به موزیسین آگاه،مسعود ابراهیمی و سایر دست اندر کاران نشر این اثر که علیرغم همه ی تنگناهای اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و معیشتی که گریبانگیر آحاد جامعه است. با دستانی تهی ،سکوتی گویا و اراده و شوقی سرشار، دلاورانه در جهت ارتقا فرهنگ موسیقایی گامی فرا پیش می نهند. *****
.(1) choronology گاه نگاری:طبقه بندی اطلاعات بر اساس ترتیب زمانی وقوع رخدادها
(2)یوری نیکلایوویچ خولوپف(1932-2003): پزوهشگر برجسته موسیقی در سخت ترین شرایط و درموقعیتی که تمایل به کمپوزیسون معاصرعملا نافرمانی سیاسی محسوب می شدو میتوانست پیامد های ناگواری برای سرنوشت فردی و علمی بهمراه داشته باشد(و اغلب به همراه داشت)کارهای زیادی را برای درک و دریافت موسیقی نو انجام داد.بدون ترس و واهمه و با عزمی راسخ به سوی قله موسیقی نو پیش می رفت و انبوهی از هنرجویان و آهنگسازان را با خود همراه کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر