۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

زندگی و ابعاد آن(مکان -زمان-نغمه)

حلقه مفقوده ی موسیقی در زندگی ما
موسیقی در شکل حرفه ای خود کارکردها ، ویزگی ها و مخاطبین خاص و محدودخود را داراست. در این عرصه آفرینش ونوآوری ، دگراندیشی، متفاوت بودن حرف اول را می زند. لاجرم حوزه عملکرد آن بشدت فردی است.چرا که نو و نامانوس است و با عادتهای رایج شنیداری، بیگانه.
این بخش جوهره اصلی و موتور حیات و بالندگی و زمینه ساز ادامه حیات موسیقی در طول تاریخ بوده است.
***
"گاه" در "گاه"(*)

اما مخاطب این نوشته بیشتر اهالی نیمه حرفه ای و غیر حرفه ای موسیقی اند،که نقشی  مهم در توسعه و تسری موسیقی در جریان زندگی  روزمره آدمی  دارند.
در واقع، روی دیگر سکه، نقش و کارکردهای موسیقی در لحظه لحظه ی زندگی مردم است.اگر یکی از مظاهرموسیقی تسهیل در روند و گذران زندگی آدمی باشد،پس حضور و نقش آفرینی درلحظه های زندگی  و جاری کردن نغمه در آنهاهم بر عهده اهالی نغمه است.
گاه تولد،گاه مرگ،گاه ازدواج،گاه عشق،گاه هجران،گاه اندوه، گاه شادی،گاه پوچی و یاس،گاه رهایی،گاه اسارت
هنگام سحرگاه و شامگاه و عصرگاه وصبحگاه   
گاه تابستان و زمستان و بهار ورویش و خزان وبرف و آفتاب.
در نمایشگاه یا دانشگاه یا بزمگاه یا رزمگاه
و جریان نغمه ها: گاه و دو گاه و سه گاه و چهارگاه و پنچ گاه
جان کلام اینکه،کدامین آهنگ ؟ در فلان زمان و مکان و موسم و فلان احساس آدمی.
به بیانی دیگر اهل نغمه  درسوگ  عزیزی که از دست رفته یا  جشن شادمانی کودکی که متولد شده ، برای بیماردر حال احتضارو کاهش آلام  بستگان و پرستارانش ، جشن شادمانی نوروز،در کویر و کوهستان و بزم و رزم  ، اضطراب و استرس شهر و خلاصه لحظه لحظه ی زندگانی حاضر باشد به همراه رپرتواری جامع و مناسب"آن گاه".
واگرنه  عرصه ی زندگانی  خاموش وجولانگاه اصحاب شعبده و خرافه و تحمیق خواهد بود و گناه آن بر گردن ماست.

*-گاه

1-زمان(در ترکیب با کلمه دیگر):بامگاه، شامگاه،سحرگاه،(صبحگاه و عصرگاه)
وقت: گاه،هنگام
بعضی اوقات: گاه گاهی
وقت و بی وقت:گاه و بیگاه
2-مکان( در ترکیب با کلمه دیگر): نمایشگاه،دانشگاه،درمانگاه،لشگرگاه،شکارگاه، بزمگاه،رزمگاه،پرستشگاه،کشتارگاه
3-آهنگ، آواز(به صورت پسوند در نام آهنگهای موسیقی بکار می رود.دو گاه ،سه گاه ، چهارگاه  و راست پنجگاه)
3-فصل ،موسم





















جشنواره موسیقی جوان - یکی داستان پرآب چشم
هر وقت این جشنواره برگزار می شود،از یکطرف خوشحال می شوم که بالاخره جشنواره ای برگزار می شود و رخدادی است هر چند کوچک برای نوجوانان و جوانان عاشق موسیقی و مهمتر از آن برای والدین و مربیان دلسوز . 
نهالی که صرفا و صرفا با تلاشهای خستگی ناپذیر و خون جگر والدین و مربیان به ثمر می نشیند و نظام رسمی آموزش و پرورش اگر شری نرساند به خیرش امیدی نیست.
والدینی که علیرغم مشکلات اقتصادی و معیشتی موسیقی رادر کنار ِنان، در سبد خانوار نگه داشته اند.
جشنواره برگزار و بیانیه جشنواره صادر می شودکه با این مقدار کار و تلاشِ مجریان و هیئت داوران ، بهترین ها انتخاب شدند.
ما کار خود را انجام دادیم و حالا نوبت مسئولین است تا زمینه مناسب رشد و بالندگی این جوانان را از طریق اعطای بورس تحصیلی و عضویت و اجرا در ارکسترها و....فراهم کنند.
و فاجعه از اینجا آغاز می شود.
شاید پژوهشی آماری بهمراه تحقیقات میدانی پیرامون سرانجام این گلهای سرسبد موسیقی (منتخبین جشنواره ها) راهگشا باشد.
برخی بی خیال موسیقی شدند . برخی در رشته موسیقی ادامه ی تحصیل دادند.و سپس بی خیال موسیقی شدند. برخی پس از فارغ التحصیل شدن ازدواج کردند و در پی مشکلات معیشتی و مدتی کار در سفره خانه و تدریس پراکنده و....، بی خیال موسیقی شدند.
(شاید هم وقتی این تابلو را دیدند : ورود قلیان ، حیوانات و آلات موسیقی به پارک ممنوع است!)
برخی با تلاشهای خستگی ناپذیر به برترین دانشگاههای اروپا و امریکا راه یافتند. یک یا دو ترم خواندند. ارز دانشجویی بدون هیچ توضیح و به بهانه ی تحریم قطع شدودلار و یورو به سه برابر افزایش یافت و افتتاح حساب بانکی برای اتباع ایرانی ممنوع شد.
خانواده ها نگران و دانشجویان سرگردان.
برخی دانشجویان بازگشتند. برخی خانواده ها با مکافات و بدبختی پس انداز و نان شب خود را فروختند و برای جگر گوشگان خودفرستادند. از آن طرف این شایستگان برگزیده به منظور کاهش فشار های اقتصادی برخانوادهای خود ، با انجام کارهای طاقت فرسا و غیر موسیقایی و ادامه ی حیات به روش مرتاضان هندی، همچنان ادامه می دهند تا بالاخره به سر عقل آیند وبی خیال موسیقی شوند!!
به قول استاد کسایی:
هنر در شهر ما ننگ است آوخ
برای تاج (*)و من بود این مشخص
* جلال تاج اصفهانی استاد آواز

تئوری کمپوزیسیون معاصر


تئوری کمپوزیسیون معاصر 
پس ازچندسال، تلاش های مسعود ابراهیمی،مترجم پرکار و مصمم کتابهای تخصصی موسیقی(از متن روسی)به بار نشست واثر وزین ودرخشان "تئوری کمپوزیسیون معاصر"منتشر شد.کتاب حاوی مطالبی ارزشمند ومرجعی معتبر برای دانشجویان، هنراموزان وعلاقمندان ج
دی موسیقی است.
در پیش گفتار کتاب آمده: این کتاب شامل مجموعه ای ازمهمترین موضوعات تئوری کمپوزیسیون معاصراست که در آن تمامی ابعاد اساسی موسیقایی و تئوریک مورد بررسی قرار می گیرد. کتاب یاد شده یک منبع آموزشی معتبر و سیستماتیک است به همین دلیل ، تشریح نظریه های علمی بسیار خطیر و مهم در این کتاب بررسی شده.موضوع اصلی کتاب موسیقی نیمه دوم قرن بیستم است بویژه موسیقی معاصر که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته و بیشتر سوال انگیز است.به همین دلیل در این کتاب نه تنها موضوعات تئوری موسیقایی مانند ژانر و فرم و هارمونی وپلی فونی و ریتم ونتاسیون ، بلکه مسایل تاریخی موسیقی ، کرونولوژی(1) قرن بیستم و زیبا شناسی آن بررسی گردیده است.صرفا با این متدلوزی می توان مبانی پیچیده و بغرنج موسیقی معاصر را معرفی کرد و فراگرفت.هدف اصلی کتاب تشریح و حل سلسله مسایل نوین در موسیقی جدیدتر قرن های بیستم و بیست و یکم است.این هدف با شرح مختصر تاریخی پیرامون آهنگسازان یا بررسی جداگانه آثار حاصل نمی شود بلکه نیازمند بررسی عمیق مسایلی است که آهنگسازی موسیقی معاصر را به ما معرفی می کند. به منظورتبیین نکات تئوریک کتاب،نمونه هایی انتخاب شده که درگذرزمان تاحدودی آبدیده شده اند.کتاب در دپارتمان تئوری موسیقی کنسرواتوار دولتی موسیقی مسکو توسط متخصصین برجسته درحوزه موسیقی معاصر تهیه شده است.اکثر این متخصصین دارای تالیفات گوناگون در حوزه های تئوریک و همچنین آثار تحقیقی در باره آهنگسازان برجسته قرن بیستم هستند . به این ترتیب نتیجه پژوهش های چندین ساله موسیقی شناسان نسل های مختلف در این کتاب جمع آوری شده اند. وبه پژوهشگر برجسته موسیقی خولوپف(2)اهداشده است.کتاب اشاره ای دارد به گاه نگاری (کرونولوژی) موسیقی قرن بیستم و اینکه هنوز آن فاصله تاریخی مورد نیاز برای درک طبیعی میراث این قرن(به عنوان میراث گذشته)فراهم نشده و فرهنگ موسیقایی آن تازه در حال نمایان شدن است.ما هنوز قرن بیستم را به عنوان محیط معنوی زندگی خود احساس میکنیم،به لحاظ روان شناختی به آن وابستهایم وبه ناچار قضاوت های ما دستخوش ذهنیتگرایی خواهد بود.دیگر آنکه فشردگی رویداد ها در فرهنگ موسیقایی قرن بیستم در اصطلاحات آن انعکاس یافته بگونه ای که اصطلاح موسیقی نو نتوانست در قرن بیستم نفس تازه کند و برای اولین بار در تاریخ نیاز به اصطلاح "موسیقی نوتر" به وجود آمد که وظیفه ی مرزبندی نوآوری های کیفی متفاوت دو موج آوانگارداروپایی(قبل و بعد از جنگ) را به عهده دارد.نویسنده همچنین اشاره ای دارد به چند مرکزی بودن و حتی موزاییکی بودن تصویر میراث موسیقی قرن بیستم.
کتاب مشتمل بر سه بخش وحاوی بیست فصل ودر650صفحه و شمارگان 550نسخه و بها590000ریال توسط نشر هم آواز عرضه شده است.ضمنایک قطعه لوح فشرده حاوی آثار شنیداری(بررسی شده درکتاب) که با همت مترجم گردآوری شده ، به همراه کتاب عرضه می شود.
در پایان تبریکی به اهالی موسیقی و دست مریزادی به موزیسین آگاه،مسعود ابراهیمی و سایر دست اندر کاران نشر این اثر که علیرغم همه ی تنگناهای اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و معیشتی که گریبانگیر آحاد جامعه است. با دستانی تهی ،سکوتی گویا و اراده و شوقی سرشار، دلاورانه در جهت ارتقا فرهنگ موسیقایی گامی فرا پیش می نهند. *****
.(1) choronology گاه نگاری:طبقه بندی اطلاعات بر اساس ترتیب زمانی وقوع رخدادها
(2)یوری نیکلایوویچ خولوپف(1932-2003): پزوهشگر برجسته موسیقی در سخت ترین شرایط و درموقعیتی که تمایل به کمپوزیسون معاصرعملا نافرمانی سیاسی محسوب می شدو میتوانست پیامد های ناگواری برای سرنوشت فردی و علمی بهمراه داشته باشد(و اغلب به همراه داشت)کارهای زیادی را برای درک و دریافت موسیقی نو انجام داد.بدون ترس و واهمه و با عزمی راسخ به سوی قله موسیقی نو پیش می رفت و انبوهی از هنرجویان و آهنگسازان را با خود همراه کرد.

۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

كيش و ديدني هايش


جزيره كيش طي هزاران سال،از رسوبات مرجانهاي دريايي(گونه اي جانوري از موجودات دريايي) ايجاد شده است.
 درآبهاي زيباي اطراف جزيره آدمي شاهدگونه هاي زيبايي از موجودات دريايي است.
اما طرف ديگر ماجرا،ساخت و سازهاي بي حد و حصر و برجهاي سر به فلك كشيده كه عمدتا هتل ها و بازارهاي مكاره عرضه اجناس بنجل است.
ودر نهايت جدال جلوه هايزيباي طبيعت باآسيبهاي بي حد و حصر حاصل از زياده خواهي هاي آدميان .
***
وه! كه سعدي  در سفر خود به كيش، ماجرا را چقدر زيبا به تصوير كشيده است.
بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار.
شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش در آورد. همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله ي فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین، گاه گفتی:خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است. باز گفتی: نه، که دریای مغرب مشوش است
سعدیا، سفری دیگرم در پیش است اگر آن کرده شود بقیت عمر خویش به گوشه اي بنشینم.
 گفتم آن کدام سفرست؟ گفت:گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه ي چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارسوزان پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم!!!
انصاف،ازین ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند، گفت:ای سعدی تو هم سخنی بگوی از آنها که دیده‌ای و شنیده‌ای. گفتم:
آن شنیدستى که در اقصاى غور
بارسالارى بیفتاد از ستور
گفت:چشم تنگ دنیا دوست را

یاقناعت پر کند یا خاک گور

۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

شهر آب و بالماسكه(يادداشتهاي سفر اروپا8)
 ونيز باآن كوچه هاي زيباي پراز آب و قايق و اتوبوس و آمبولانس دريايي و... هوش از سر هر بيننده اي مي ربايد.
شهري بدون اتومبيل و پر از مغازه هاي فروش بالماسكه هاي قشنگ.....

نقاشان در معابر(يادداشتهاي سفر اروپا9)
در مكانهاي تاريخي  و گاهي كنار معابر، نقاشان را مي بيني كه مشغول نقاشي يا طراحي پرتره از عابران هستند.بهترين نمونه از اين دست بازارچه نقاشان در كناره كليساي  سكره كر مون مارترپاريس است.


چند عكس(يادداشتهاي سفر اروپا10بخش آخر)-

۱۳۹۴ خرداد ۲, شنبه

كليسا و موسيقي

كليسا و موسيقي(ياددشتهاي سفر اروپا)
هر بازديد كننده اي درمواجه با اروپا خواه ناخواه گذرش به انواع كليساهاي جورواجور و پرطمطراق مي افتد.بناهاي غول پيكر باسقف هاي بلند و فضاي نيمه تاريك كه احساس كوچكي و حقارت را به آدمي تحميل مي كندو به سرعت اين انديشه ها از ذهن ادمي مي گذرد.
نقش هنوز پررنگ مذهب و مسيحيت در اروپاي مدرن
تحميل هزينه هاي سرسام اور بناهايي در اين ابعادبه جامعه
اتاق هاي اعتراف وداستانهاي تفتيش عقايد ارباب كليسا در قرون وسطي و محاكمه ي گاليله
***
عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگو(حافظ)
يكي از ويزگيهايي كه در كليساها با آن مواجه مي شوي موسيقي است. از انواع ارگ هاي غول پيكر گرفته تاناقوس ها، سرودها و آوازهاي  زيباي گروهي، همگي بر نقش مذهب در بسط و توسعه موسيقي(كلاسيك) دلالت دارند.
اگرانكار وتحريم نبود شايد،امروز موسيقي ما نيز همپايه ادبياتمان رخ مي نمود.

البته از برخي از مظاهر تصنعي (به رخ كشنده)در ساختمان كليسا ها كه بگذريم معماري برخي از آنها زيباست