۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

كيش و ديدني هايش


جزيره كيش طي هزاران سال،از رسوبات مرجانهاي دريايي(گونه اي جانوري از موجودات دريايي) ايجاد شده است.
 درآبهاي زيباي اطراف جزيره آدمي شاهدگونه هاي زيبايي از موجودات دريايي است.
اما طرف ديگر ماجرا،ساخت و سازهاي بي حد و حصر و برجهاي سر به فلك كشيده كه عمدتا هتل ها و بازارهاي مكاره عرضه اجناس بنجل است.
ودر نهايت جدال جلوه هايزيباي طبيعت باآسيبهاي بي حد و حصر حاصل از زياده خواهي هاي آدميان .
***
وه! كه سعدي  در سفر خود به كيش، ماجرا را چقدر زيبا به تصوير كشيده است.
بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار.
شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش در آورد. همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله ي فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین، گاه گفتی:خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است. باز گفتی: نه، که دریای مغرب مشوش است
سعدیا، سفری دیگرم در پیش است اگر آن کرده شود بقیت عمر خویش به گوشه اي بنشینم.
 گفتم آن کدام سفرست؟ گفت:گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه ي چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارسوزان پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم!!!
انصاف،ازین ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند، گفت:ای سعدی تو هم سخنی بگوی از آنها که دیده‌ای و شنیده‌ای. گفتم:
آن شنیدستى که در اقصاى غور
بارسالارى بیفتاد از ستور
گفت:چشم تنگ دنیا دوست را

یاقناعت پر کند یا خاک گور

۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

شهر آب و بالماسكه(يادداشتهاي سفر اروپا8)
 ونيز باآن كوچه هاي زيباي پراز آب و قايق و اتوبوس و آمبولانس دريايي و... هوش از سر هر بيننده اي مي ربايد.
شهري بدون اتومبيل و پر از مغازه هاي فروش بالماسكه هاي قشنگ.....

نقاشان در معابر(يادداشتهاي سفر اروپا9)
در مكانهاي تاريخي  و گاهي كنار معابر، نقاشان را مي بيني كه مشغول نقاشي يا طراحي پرتره از عابران هستند.بهترين نمونه از اين دست بازارچه نقاشان در كناره كليساي  سكره كر مون مارترپاريس است.


چند عكس(يادداشتهاي سفر اروپا10بخش آخر)-

۱۳۹۴ خرداد ۲, شنبه

كليسا و موسيقي

كليسا و موسيقي(ياددشتهاي سفر اروپا)
هر بازديد كننده اي درمواجه با اروپا خواه ناخواه گذرش به انواع كليساهاي جورواجور و پرطمطراق مي افتد.بناهاي غول پيكر باسقف هاي بلند و فضاي نيمه تاريك كه احساس كوچكي و حقارت را به آدمي تحميل مي كندو به سرعت اين انديشه ها از ذهن ادمي مي گذرد.
نقش هنوز پررنگ مذهب و مسيحيت در اروپاي مدرن
تحميل هزينه هاي سرسام اور بناهايي در اين ابعادبه جامعه
اتاق هاي اعتراف وداستانهاي تفتيش عقايد ارباب كليسا در قرون وسطي و محاكمه ي گاليله
***
عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگو(حافظ)
يكي از ويزگيهايي كه در كليساها با آن مواجه مي شوي موسيقي است. از انواع ارگ هاي غول پيكر گرفته تاناقوس ها، سرودها و آوازهاي  زيباي گروهي، همگي بر نقش مذهب در بسط و توسعه موسيقي(كلاسيك) دلالت دارند.
اگرانكار وتحريم نبود شايد،امروز موسيقي ما نيز همپايه ادبياتمان رخ مي نمود.

البته از برخي از مظاهر تصنعي (به رخ كشنده)در ساختمان كليسا ها كه بگذريم معماري برخي از آنها زيباست